Web Analytics Made Easy - Statcounter

گروه زندگی؛ عطیه اکبری: حال‌ و روز مادران شهید در آسایشگاه کهریزک؛ بزرگ‌ترین آسایشگاه خاورمیانه چطور می‌گذرد؟ درست شنیدید! مادران شهید در آسایشگاه کهریزک. چند سال قبل بود که اتفاقی متوجه شدیم آسایشگاه کهریزک مزین به وجود چند مادر شهید است. مادرانی که در میان یک هزار و ۷۰۰ مددجوی آسایشگاه زندگی می‌کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سراغشان رفتیم، یک‌به‌یک در بخش‌های مختلف آسایشگاه پیداشان کردیم و دیدیم چقدر غریبند در این آسایشگاه درندشت.

نوشتیم و گفتیم روا نیست مادران شهید این مرز و بوم در آسایشگاه سالمندان نام و نشانی نداشته باشند. نه کسی سراغشان برود و نه جویای احوالشان باشد. نوشتیم تا مسئولان بنیاد شهید بخوانند. گفتیم مگر نه اینکه تابلوی کوچه‌هایی که خانه شهدا در آن است را به نام شهید مزین می‌کنند تا هم دلخوشی مادر باشد و هم مایه فخر و مباهات اهالی آن کوچه؟ پس چرا مادران شهید آسایشگاه کهریزک نام و نشانی ندارند؟ چرا مسئولان بنیاد شهید همت نمی‌کنند و تصویری از فرزندان این مادران را به آسایشگاه کهریزک نمی‌برند؟

*ناگهان چقدر زود دیر می‌شود...

خبری از مسئولان بنیاد شهید نشد تا اینکه تصمیم گرفتیم خودمان دست به کار شویم. قرار شد هر طوری هست تصاویر فرزندان شهید را پیدا کنیم و این روزهای آخر سال قاب عکس و تابلویی که نام شهید روی آن حک شده را به آسایشگاه ببریم و دل مادران شهید غریب آسایشگاه را خوش کنیم به این یادگاری. اما پیگیری‌های ما خبر از خبری تلخ می‌داد.

قیصر امین پور چه خوب گفته که ناگهان چقدر زود دیر می‌شود.... دیر رسیدیم. مادران شهید آسایشگاه کهریزک در غربت و بی کسی آسمانی شدند. به جز یک مادر؛ «بلور اسدی».

*غربت مادران شهید آسایشگاه کهریزک

سر و کله کرونا که پیدا شد، آسایشگاه برای حفظ سلامت سالمندان ومعلولان، قرنطینه شد و در این دو سال مادران شهید «حسن نوری زاده»، «رمضان فرازنده فر» و «اسماعیل پروینی» آسمانی شدند.

ما دیر رسیدیم. آنقدر که نتوانستیم یخ «طیاره صمدی»؛ مادر شهید اسماعیل پروینی را را با نشان دادن تصویر قاب گرفته پسرش باز کنیم. نشد قاب عکسی از چهره زیبای شهید «حسن نوری زاده» را به مادرش بدهیم، شاید خاطرات فراموش شده مادر با تماشای چشمان دریایی پسرش دوباره زنده شود. آخر همه دلخوشی مادران شهید عکس‌های به جا مانده از جگوگوشه شان است که هر صبحشان را با تماشای همان تصاویر قاب گرفته شروع می‌کنند اما امان از غربت مادران شهید آسایشگاه کهریزک.

* مادر شهید، برکت بخش ما بود

سراغ پرستاران رفتیم تا از حال و احوال مادران شهید در  دوران حیات شان در آسایشگاه سالمندان بپرسیم. اول از «فاطمه حقیقت خواه» مادر شهید رمضان فرازنده فر شروع می‌کنیم. «اکرم حقیقی»؛ پرستار مادر شهید می‌گوید: «من تا آن زمان که شما برای تهیه گزارش آمدید نمی‌دانستم مادری که پرستارش هستم و هر روز تر و خشکش می‌کردم مادر شهید است. این مادر توانایی راه رفتن نداشت. وابسته به تخت بود و پوشک می‌شد. از آن روز به بعد حال بهتری داشتم وقتی به او خدمت می‌کردم. احساس می‌کردم پسرش من را می‌بیند و دعایم می‌کند و دلخوش بودم به برکت حضور مادر شهید در بخشمان.

مادر، مثل بیشتر سالمندان کهریزک آلزایمر داشت. همه چیز از یادش رفته بود. فقط یک خاطره مانده بود. تا اسم رمضان را می‌شنید انگار که بند دلش پاره شده باشد بغض می‌کرد و یک جمله را چند بار تکرار می‌کرد و می‌گفت شلمچه شهید شد... شلمچه شهید شد.. همین! هیچ خاطره دیگری یادش نمانده بود.

مدتی قبل از فوتش که روبه راه‌تر بود یک روز دیدم خیلی دلش گرفته و چشمانش هی خیس اشک می‌شود. خیلی هم مظلوم بود. بی صدا گریه می‌کرد. بغلش کردم گفتم مادر خوبی؟ چی شدی؟ جاییت درد می کنه؟ گفت منو ببر سر قبرپسرم. گفتم مادر قبرش کجاست؟ بهشت زهراست؟ نمی‌دانست. من هم نمی‌دانستم. یاد مادران شهیدی افتادم که بعد ازگذشت سال‌ها از شهادت فرزندشان هر پنج شنبهشال و کلاه می کنند و بساط عاشقانه‌ها و مادرانه‌هایشان را سر مزار جگرگوشه‌شان پهن می‌کنند. مادر را روی ویلچر نشاندم و بردمش حیاط تا کمی حال و هوایش عوض شود. چندماهی از فوت این مادر گذشته. وقتی رفت انگار یک تکه نور از این بخش کم شد.»

*پرستاران؛ تاریخ شفاهی خاطرات رنگ باخته مادران شهید

«فاطمه یزدان دوست» سالمندترین مادر آسایشگاه کهریزک بود و وقتی ما به دیدنش رفتیم ۱۰۵ ساله شده بود. اما چشمانش در ۱۰۵ سالگی برق خاصی داشت. پر از نور و حس زندگی بود. بیماری آلزایمر همه خاطرات به جا مانده از خودش، جوانی‌هایش و فرزند شهیدش را از صفحه ذهنش پاک کرده بود. آنقدر که وقتی از او پرسیدم  مادرجان  از پسرت حسن که شهید شده برایمان بگو! چند ثانیه‌ای با تعجب به چشمانم خیره شد و با لهجه غلیظ آذری گفت: «کیمدی؟ تانیمیرام!» «کیه؟ نمی‌شناسم.»

از شنیدن خبر فوت این مادر عجیب دلگیر شدیم. چون تنها تصویر شهیدی که با پیگیری از مسئولان مددکاری آسایشگاه پیدا کرده بودیم تصویر پسر همین مادر بود؛ شهید «حسن نوری زاده»

سراغ پرستارش رفتیم. «طاهره قلی پور» تاریخ شفاهی همه خاطرات مادر شهید نوری زاده است. سال‌ها موقع تر و خشک کردن این مادر زمین‌گیری که توان راه‌رفتن هم نداشت، گوش‌هایش را تیز می‌کرد برای شنیدن خاطرات پسرشهیدش. قلی پور از روزهایی می‌گوید که هنوز ردی از خاطرات حسن در ذهن مادر مانده بود؛ «مادر آلزایمر داشت اما انگار یک روزهایی خدا معجزه می‌کرد و خاطرات بچه‌هایش برایش زنده می‌شد و از حسن بیشتر از بقیه می‌گفت. یک روزهایی بریده بریده از دوران بچگی حسن می‌گفت، یک روز از شنیدن خبر شهادتش می‌گفت و گریه می‌کرد. یک وقت‌هایی هم نامفهوم از خواب هایش می‌گفت و اسم حسن را می‌آورد.»

 «طاهره قلی پور» و همه پرستارانی که برای مادران شهید آسایشگاه هم دختر بودند و هم پرستار، هم مونس بودند و از همه مهم‌تر شاهد مرگ یک به یک سلول‌های مغزی و رنگ باختن خاطره به خاطره پسرهای شهیدشان، شایسته یک خدا قوت مردانه‌اند.

*چشمانی که حرف می‌زد

«طیاره صمدی»؛ مادر شهید «اسماعیل پروینی» دنیای ناشناخته بود. این را پرستاران بخش بنفشه ۵ می گویند. پیرزن ریزجثه ای که وقتی به دیدنش رفتیم نگاه‌هایش پر از تناقض بود. پر از سکوت بود. مددکار بخش هم می‌گوید: «این مادر روزه سکوت گرفته بود. همه حرف‌هایش را با نگاهش به ما می‌فهماند. بعضی روزها چشمانش می‌خندید. بعضی روزها با چشمانش به ما می‌فهماند چقدر دلش گرفته است. جای او در این تخت، در این بخش خیلی خالی است. دلم برای نگاه‌هایش تنگ شده است.»

 

*تنها یادگاری دفاع مقدس

حالا از یادگاری‌های دوران دفاع مقدس و از مادران شهیدی که سال‌ها در گمنامی و غربت در آسایشگاه کهریزک زندگی کردند و درگمنامی آسمانی شدند تنها یک مادر باقیمانده است؛ «بلور اسدی»؛ مادر شهید «پرویز مشهدی عبدالله»

هنوز آلزایمر سراغش نیامده است. وقتی به دیدنش رفتیم و گفتیم از پرویز برایمان بگو. سراغ کشوی کنار تخت رفت و بقچه‌ای که تنها دارایی‌اش در این دنیا بود را بیرون آورد و آن را باز کرد. اعلامیه پسرش پرویز را نشانمان داد و گفت همه دارایی من از دنیا همین یک پسر بود؛ پرویز. غیرتش مثال زدنی بود. مادر دوستی‌اش زبانزد فامیل بود. صبح به صبح تا پیشانی من را نمی‌بوسید از خانه بیرون نمی‌رفت.

مادر می‌گفت اینجا؛ کنج این آسایشگاه همه دلخوشی ام مرور خاطرات پرویز است و تنها دعایم این است که فراموشی این خاطرات را از من نگیرد.

کاش قدردان یادگاری‌های دفاع مقدس باشیم و تا دیرنشده حسن ختامی شویم بر غربت این مادر شهید در آسایشگاه سالمندان.

 

انتهای پیام/

 

منبع: فارس

کلیدواژه: سالمند مادرشهید آسایشگاه کهریزک عکس آسایشگاه کهریزک آسمانی شدند نوری زاده مادر شهید یک روز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۱۶۰۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازداشت سارق پل های عابر پیاده در جنوب تهران

تین نیوز

فرمانده انتظامی شهرستان ری از دستگیری سارق قطعات و آهن آلات پل های عابر پیاده در محدوده کهریزک خبر داد.

به گزارش تین نیوز به نقل از ایسنا، سرهنگ محمدقاسم طرهانی در تشریح جزئیات این خبر گفت: به دنبال وقوع چند فقره سرقت آهن آلات از پل های عابر پیاده طی روزهای اخیر در محدوده کهریزک، شناسایی و دستگیری سارق یا سارقان در دستورکار  ماموران کلانتری آن محله قرارگرفت.

طرهانی ادامه داد: از آنجا که برش و سرقت برخی از آهن آلات این پل هوایی امکان ایجاد خطر سقوط را برای شهروندان به وجود می آورد، تیم های عملیاتی بر اساس توضیحات شهروندان ضمن حضور در محدوده مذکور به تحقیقات محلی خود ادامه دادند تا متهم یا متهمان شناسایی شوند.

وی تصریح کرد: تیم عملیات کلانتری ۱۷۰ در گام بعدی با اقدامات اطلاعاتی و تحقیقات گسترده در شانزدهم اردیبهشت ماه سال جاری مشخصات و مخفیگاه سارقان مذکور را شناسایی کرده و برابر هماهنگی های انجام شده از سوی مرجع قضایی برای دستگیری متهم به محل اعزام شدند.

فرمانده انتظامی شهرستان ری گفت: متهم پس از انتقال به کلانتری باقرشهر در تحقیقات ابتدایی به جرم خود مبنی بر سرقت تجهیزات شهرداری، اداره برق و ۱۰ فقره سرقت مشابه از پل های عابر پیاده اعتراف کرده و اعلام شکایت نماینده حقوقی شهرداری کهریزک، به همراه پرونده راهی دادسر شد.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • مادر شهیدان «جوینی» به فرزندان شهیدش پیوست
  • روایت پری خانه ما از راز مادران چند شهید
  • بازداشت سارق پل های عابر پیاده در جنوب تهران
  • ۵ کتاب شهدای شهرستان بهارستان رونمایی شد
  • دزد قطعات پل های آهنی کهریزک دستگیر شد
  • ننه گلبهار دوستت داریم
  • پدر شهید جاویدالاثر علی اربابی آسمانی شد
  • شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود
  • شهادت نوزاد نجات یافته از شکم مادر شهید + فیلم
  • «اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد